می گویند بین کار را درست انجام دادن با کار درست انجام دادن تفاوت بسیار است.اگر چه اولی مطلوب است ولی ممکن است در انتخاب کار دچار اشتباه شده باشیم و هر چه کارمان را درست انجام دهیم وضع مان بدتر شود.
نمی دانم اشکال از منتقدین است و یا این الفاظ امام و معظم و مقدس ما را به اینجا کشانده که هیچ گاه در نقدهایمان نمی توانیم به حالت دوم برویم و ببینیم که فلان فرد و یا در فلان زمان و مکان، تصمیم درستی گرفته شده است با نه؟
تا کسی می آید و انتقاد می کند، سریع می چسبانند به اینکه «یعنی می گویید فلان آدم محترم آنجا کم کاری کرده؟»، «می خواهید آبروی نظام را ببرید؟» و ....
در صورتی که نیت همه انسان ها را اگر درست بدانیم و آنها را افرادی دلداده به نظام و انقلاب و اسلام هم در نظر بگیریم هنوز هم نافی این نمی شود که ممکن است این افراد در تصمیم گیری شان دچار اشتباه شده باشند.
آخرین نمونه اش را در یادداشت های آقایان غلاعلی رجایی و مهدی خزعلی در جواب ایشان دیدم.هر دو این بزرگواران به دوران جنگ و مدیریت آن پرداخته اند و البته تا حدی در نام افراد باقی مانده اند.اما آیا به طور نمونه بیرون راندن ارتش از حوزه جنگ توسط سپاه، به خصوص در سالهای انتهایی جنگ موجب برخی لطمات به ما نشد؟
این سوال اصلا نافی تلاش ها و رشادت های سپاهیان و فرماندهان آنها نیست و ذره ای هم به نیت خیر و عمل ان شاا... حداکثری این عزیزان خدشه وارد نمی کند، بلکه می خواهد بداند اینکه مثلا این عزیزان شبها نمی خوابیدند و نان خشک می خوردند می تواند موید این باشد که مسئولین جنگ در آن زمان کار درستی انجام دادند یا نه؟